این مقاله تایید نهایی نشده است و صرفاً برای بررسی بصورت عمومی منتشر شده است. (غیر قابل استناد)
خاکریزهای آبی، (خاطرات ابراهیماژدر رستمی)، کتاب خاطرات ابراهیماژدر رستمی، فرمانده گردان در لشکر۱۷ علیبن ابیطالب(ع) به قلم فرزاد بیات موحد.
رستمی متولد ۲ تیر ۱۳۳۶ در روستای دهجلال، از توابع شهرستان خدابنده استان زنجان است. دورۀ تحصیل ابتدایی را در محل زادگاهش گذراند. سپس ضمن کار کشاورزی، در مکتبخانۀ روستا به آموزش قرآن و دروس مذهبی پرداخت. در فصول زمستان به کار بنایی در شهرک صنعتی قزوین، بوشهر و شیراز میپرداخت. در ۱۳۵۵ش به سربازی رفت و بعد از پایان دورۀ آموزشی در شهر زابل استان سیستان و بلوچستان، در پاسگاه پسابندر همان استان خدمتش را به پایان رساند. در دورۀ انقلاب در مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت در روستای زادگاهش به فعالیت پرداخت. در سال ۱۳۵۷ ش ازدواج ودر اواخر همان سال به زنجان مهاجرت کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در شهریور ۱۳۵۸ش به عضویت سپاه پاسداران زنجان درآمد و به مدت سه ماه به مهاباد اعزام شد. در اواخر فروردین ۱۳۵۹ به کردستان رفت و در پاکسازی روستاهای اطراف دیواندره شرکت کرد. در مهر ۱۳۵۹ به در خوزستان رفت و در خط پدافندی سلمانیۀ دارخوین (در ۸۵ ک.م. جنوب اهواز) حاضر شد. بعد از مدتی که در واحد حفاظت سپاه زنجان مشغول به کار بود، در اردیبهشت ۱۳۶۰ به سومار (شهر مرزی در استان کرمانشاه) برای حفظ خط پدافندی اعزام شد و در یک پایگاه پدافندی به عنوان مسئول پایگاه خدمت کرد. بعد از آن در عملیاتهای رمضان و محرم (فرمانده گروهان)، خیبر و والفجر۸ (معاون گردان)، کربلای۴ و ۵ و ۸ (فرمانده گردان۵) شرکت کرد. بعد از آتشبس، همراه تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) با سمت فرمانده گردان تا ۱۳۷۶ش در خط پدافندی بانه به فعالیت پرداخت.
در پی تصمیم اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان زنجان بهمنظور جمعآوری خاطرات و اطلاعات فرماندهان، مصاحبه با ابراهیماژدر رستمی در ۱۳۹۰ ش به صورت مصاحبۀ شفاهی آغاز شد. پس از پیادهسازی مصاحبهها، تدوین مطالب و اطلاعات به فرزاد بیات موحد سپرده شد که در ۱۳۹۵ش به چاپ رسید. عنوان این اثر از حضور رستمی در چند عملیات آبی-ـ خاکی (خیبر، والفجر۸ و کربلای ۴ و ۵) اقتباس شده است.
مطالب کتاب با مقدمهای از ناشر و پیشگفتاری از نویسنده آغاز شده و خاطرات از لحاظ ساختاری در بیست و سه۲۳ فصل گنجانده شدهاند. فصلهای اول و دوم با نامهای «در روستا» و «سربازی»، به شرح زندگی راوی در زادگاهش و رفتن به مکتبخانه (ص۱۹-20) و نیز به اعزام راوی به خدمت سربازی، گذراندن دورۀ آموزشی در زابل، خدمت سربازی در پاسگاه پسابندر استان سیستان و بلوچستان تا ۱۳۵۷ش پرداخته شده است (ص۲۱-29).
فصل سوم با عنوان «در شهر»، موضوع ازدواج راوی، فعالیتهای انقلابی وی در روستا، مهاجرت به شهر زنجان و عضویت در سپاه زنجان (25 شهریور ۱۳۵۸) را دربرمیگیرد (ص۳۱-39) .و در فصل بعدی با عنوان «در سپاه» به شرکت رستمی در مأموریتهای اولیۀ سپاه زنجان در گشت شهری پرداخته است (ص۴۱-46).
فصلهای پنجم و ششم با نام «در بیجار» و «در مهاباد» به اعزام رستمی برای مقابله با ضد انقلاب در بیجار، حضور در نجفآباد بیجار همراه نیروهای تیپ۲ زرهی زنجان، جمعی لشکر۱۶ قزوین، پاکسازی روستاهای اطراف دیواندره در کردستان (ص۴۷-60) و اعزام وی به مهاباد (1358ش) برای کنترل اوضاع شهر و موضوع حضور هیأت حسن نیت دولت در مهاباد اشاره دارد (ص۶۱-69).
«در زنجان» نام فصل هفتم است که به اختلاف مسئول واحد عملیات با فرمانده سپاه زنجان و معرفی فرمانده جدید برای رفع مشکل پرداخته شده است. در ادامه به موضوع مقابله با فعالیتهای منافقین در شهر زنجان و دستگیری آنها، محاکمه و تحویل آنها به زندان اوین اشاره شده است (ص۷۱-82). در فصل هشتم با نام «در سلمانیه» به اعزام رستمی به اهواز چند روز بعد از شروع جنگ، همکاری چند روزه با ستاد جنگهای نامنظم، استقرار در روستای سلمانیۀ دارخوین و ایجاد خط پدافندی در آن منطقه اشاره شده است (ص۸۳-103).
«در حفاظت» عنوان فصل نهم است که به موضوع مأموریت راوی از زمستان ۱۳۵۹ ش تا اردیبهشت ۱۳۶۰ در حفاظت از شخصیتهای استان زنجان به دلیل آغاز ترورهای مسئولین توسط منافقین پرداخته شده است (ص۱۰۵-109). فصل دهم با عنوان «در سومار» به اعزام رستمی همراه با بیست نفر از پاسداران سپاه زنجان به منطقۀ جنگی سومار در اردیبهشت ۱۳۶۰، تحویل گرفتن سه پایگاه مرزی ساراد ۱، ۲ و ۳ در خط پدافندی ارتفاعات سومار توسط وی و گروه اعزامی، درگیری با عراقیها و نحوۀ پشتیبانی از نیروها اشاره دارد (ص۱۱۱-125).
فصلهای یازدهم و دوازدهم با نام «عملیات رمضان» و «عملیات محرم»، ابتدا به اعزام نیروهای بسیجی برای گذراندن دورۀ آموزشی در تهران با مسئولیت رستمی، سپس حضور این نیروها در منطقۀ عملیاتی رمضان (1361 ش) در مراحل آخر عملیات، تشکیل گردان امام محمدتقی(ع) تحت امر تیپ۱۷ قم با دستور فرمانده تیپ، مهدی زینالدین (شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳) و پذیرفتن سمت فرماندهی گروهان سوم این گردان توسط رستمی پرداخته شده (ص۱۲۷-131) و در فصل بعدی به برنامۀ آموزش نیروها و بالا بردن آمادگی جسمانی آنها، شرکت در عملیات محرم (آبان ۱۳۶۱)، مجروح شدن راوی و اعزام به اهواز و ساری و بازگشت مجدد به منطقه اشاره شده است (ص۱۳۳-151).
در فصلهای سیزدهم و چهاردهم با نام «عملیات خیبر» و «یک مرد الهی»، نخست به حضور دوبارۀ رستمی در یگان حفاظت سپاه زنجان، سپس تحویلگرفتن گردان سلمان توسط وی و گسیل نیروها به جبهۀ جنوب، شرکت در عملیات خیبر(اسفند ۱۳۶۲) با سمت معاون گردان، مشکلات خاص جزایر مجنون و حوادث مربوط به عملیات خیبر پرداخته شده (ص۱۵۳-170) و سپس به وضعیت نیروها بعد از عملیات خیبر، اعزام نیروهای کادر سپاه به جبهه و آموزش آنها در اردوگاه آموزشی جفیر در جنوب، صحبت فرمانده لشکر۱۷ برای نیروها و اهمیت نقش فرماندهی مهدی زینالدین در هدایت نیروها و شهادت او و برادرش (27 آبان ۱۳۶۳) اشاره شده است (ص۱۷۱-178).
در فصل پانزدهم با عنوان « عملیات والفجر۸» به پیوستن رستمی به لشکر۳۱ عاشورا در تابستان ۱۳۶۴ش، پیگیری مقدمات عملیات و آموزش غواصی نیروها، انتقال به منطقۀ عملیاتی و سازماندهی نیروها برای عملیات، مشکلات کمبود اطلاعات از دشمن، نقش گردان وی (امام سجاد(ع)) در عملیات، بمباران شیمیایی دشمن، تثبیت خط پدافندی در اطراف کارخانۀ نمک شهر فاو عراق و برگشت به مقر لشکر بعد از پایان مأموریت پرداخته شده است (ص۱۷۹-213).
در فصلهای شانزدهم و هفدهم با نامهای «عملیات کربلای۴» و « عملیات کربلای۵»، ابتدا حضور رستمی همراه گردان علیاصغر(ع) زیر امر لشکر۸ نجف اشرف، انجام مقدمات عملیات شامل آموزش نیروها و شناسایی منطقه، وضعیت دشوار در شروع عملیات، خارج کردن به موقع نیروها از منطقه شرح داده شده است (ص۲۱۵-231). در فصل بعدی به شرح عملیات کربلای۵ (دی ۱۳۶۵)، نقش راوی و گردان تحت مسئولیتش (گردان علیاصغر(ع)) در عملیات، تصرف مقرهای پشت خطوط دفاعی دشمن و اسارت نیروهای حاضر در آنها، بکارگیری گردان قاسم(ع) و سقوط مقر لشکر۱۱ دشمن و نیز موضوع دیدار راوی با حسین خرازی، فرمانده لشکر۱۴ امام حسین(ع) (شهادت: ۸ اسفنر اسفند ۱۳۶۵) پرداخته شده است (ص۲۳۳-261).
در فصل هجدهم با عنوان «عملیات کربلای۸» به نقش گردان تحت امر رستمی در تثبیت خطوط پدافندی عملیات کربلای۵، اجرای عملیات کربلای۸ (فروردین ۱۳۶۶) و نحوۀ عبور نیروها از روی نهرها و مجروح شدن راوی پرداخته و به تفاوت شخصیتی سه فرمانده لشکر۱۷ علیبن ابیطالب(ع) (مهدی زینالدین)، لشکر۳۱ عاشورا (مهدی باکری) و لشکر۸ نجف (احمد کاظمی) اشاره است (263-277).
در فصل نوزدهم با عنوان «تشکیل یگان مستقل» به دلایل و نحوۀ تشکیل تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) تحت نظر لشکر۳۱ عاشورا، تجهیز پادگان رسالت بعنوان مقر تیپ در جنوب، سازماندهی ستاد و ترکیب سازمانی گردانهای تیپ، چگونگی تجهیز تیپ، اولین مأموریتهای تیپ در عملیات نصر۷ (مرداد ۱۳۶۶) و کربلای۱۰ (اسفند ۱۳۶۶) و نیز به مسئولیت کوتاه رستمی در واحد پشتیبانی تیپ پرداخته شده است (ص۲۷۹-307).
در فصل بیستم با نام «بعد از پذیرش قطعنامه»، نقش تیپ انصارالمهدی(عج) در عملیات مرصاد (مرداد ۱۳۶۷)، حملۀ عراق به جنوب و اعزام رستمی به خط پدافندی کوشک برای عقب راندن دشمن از خاک ایران، سپس انتقال نیروهای تیپ از جنوب به شمال غرب و استقرار در خط پدافندی ماؤوت عراق و عقب-نشینی از ماؤوت تا خط مرزی بعد از پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت شرح داده شده است (ص۳۰۹-331).
فصلهای بیست و یکم و بیست و دوم با نام «مأموریتهای بانه» و «ماجرای ماکو» ابتدا به مسئولیت جدید رستمی در واحد اطلاعات تیپ۳۶، مأموریتهای چندگانۀ تیپ در بانه برای حفظ خطوط مرزی، نحوۀ ارتباط با ناظران صلح در خطوط مرزی، مقابله با قاچاقچیان و ضد انقلاب، بیان شیوههای ارتباطی قاسم نصراللهی (شهادت: ۱۲ تیر ۱۳۶۷)، فرمانده سپاه بانه و روایت حوادث مهم در مأموریتهای بانه تا سال ۱۳۷۶ پرداخته است (ص۳۳۳-352). سپس در فصل بعدی موضوع اعزام نیروهای تیپ۳۶ انصار به ماکو در ۱۳۸۶ش برای حفظ خطوط مرزی، درگیری با گروه ضدانقلابی پژاک و دستگیری مسئول آن گروه در منطقۀ ماکو بیان شده است (ص۳۵۴-356).
فصل بیست و سوم، با نام «بعد از بازنشستگی» فصل پایانی کتاب است که به موضوع بازنشسته شدن رستمی و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی او بعد از آن اشاره شده است (ص ۳۵۷-362). در انتهای کتاب نیز عکسهای رستمی در زمان حضور در جبههها (ص۳۶۳-371)، احکام مسئولیت (ص۳۷۲-378)، فهرست اعلام (ص۳۷۹-386) و منابع (ص۳۸۷-388) آورده شده است.
کتاب خاکریزهای آبی در ۱۳۹۵ش و در قطع رقعی، توسط بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس در تهران به چاپ رسیده است. رونمایی از این کتاب نیز در خرداد همانسال با حضور سردار محمد اوصانلو، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء شمال غرب ایران و مسئولان استانی و شهرستانی و بسیجیان در حسینیه ثارالله شهر زنجان برگزار شد ().
مأخذ: اژدر رستمی، ابراهیم بیات موحد، فرزاد، خاکریزهای آبی (خاطرات ابراهیماژدر رستمی، سرهنگ باز نشسته سپاه از دفاع مقدس)، به کوشش فرزاد بیات موحد، تهران: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس، ۱۳۹۵ش.
/ فرزاد بیات موحد/